آدما به بدی وقتایی که ازشون ناراحتیم نیستن.
به خوبی لحظه هایی که باهاشون خوش می گذرونیم هم نیستن.
.
.
.
"حوا" که باشی بعضی ها "هوا" برشان می دارد که "آدمند"
.
.
.
تو را من "تو" کردم وگرنه "او" هم زیادت است
پس اینقدر برایم، شما، شما نکن
.
.
.
بعضی ها را در جوب باید شست تا لجن ها همه خوشحال شوند که کثیف تر از خودشان هم هست
.
.
.
گفته باشم! من درد می کشم؛ تو اما... چشم هایت را ببند!
سخت است بدانم می بینی و بی خیالی!
.
.
.
رفته ای؟
بعضی ها بهش میگن قسمت اما من تازگی ها بهش میگم به درک!
.
.
.
هر چیزی زیادیش دل رو میزنه، زیاد دوستت داشتم
هر وقت حرف دلمو زدم، دلتو زدم!
.
.
.
در دسترس بودنت دیگر برایم ارزش ندارد.
اکنون نه مشترک هستی؛ نه مورد نظر!
.
.
.
زخم هایم به طعنه می گویند: دوستانت، چقدر بانمک اند
.
.
.
به مردی که زبان سکوت زن را بفهمد باید گفت: خدا قوت!
.
.
.
خسته ام رفیق، خسته
نه اینکه کوه کنده باشم، دل کنده ام
.
.
.
نترس جانم!
ظرفیت باور من به اندازه همه دنیاست
تو دروغت را بگو
.
.
.
سلام مرا به وجدانت برسان و اگر بیدار بود بپرس چگونه شب ها را آسوده می خوابد؟
.
.
.
داور قلبم نه سوت دارد! نه کارت قرمز!
راحت باش! تا دلت می خواهد خطا کن!
سکوت می کنم باز هم سکوت می کنم
.
.
.
نبودنت هستیمو نابود می کرد ولی حالا بودنت...
میشه نباشی؟
.
.
.
کاش ما آدما هم مثل گربه ها با چند لحظه بو کشیدن، می فهمیدیم که هر آشغالی ارزش وقت گذاشتن نداره
.
.
.
این روزها جای خالی "تو" را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا "دوست ندارد"، احساس ندارد! اما هر چه هست "دل شکستن" بلد نیست
.
.
.
قرار نیست که همیشه من خوش باشم!
دیروز من خوش بودم از اینکه در کنارت بودم! امروز دیگری خوش است برای با تو بودن! و فردا یکی دیگر...
از تلاش دست نکش عزیزم که چشم ملتی به توست
تو می تونی
.
.
.
یه زمانی می گفتن از تو چشماش میشه فهمید راست میگه یا دروغ. اما حالا دیگه اینقدر توانمند شدن بعضیا که با چشمشونم دروغ میگن!
.
.
.
این روزا باید دشمناتو فراموش کنی!
تنها کسی که می تونه تو رو به خاک سیاه بشونه یک دوست کاملا مورد اعتماده
.
.
.
چرا وقتی دروغ میگی و من لبخند میزنم فکر می کنی خرم؟
خب یه بارم فکر کن دارم به خریت تو لبخند میزنم!
.
.
.
خوش به حالشان!
خوش به حال اونی که وقتی در آغوشت آرام گرفت به او می گویی: قبل تر از تو، هیچ کس نبود در افکارم
.
.
.
داستان از آنجا شروع شد که تو اسمه تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی و من از آنجا بی غیرت شدم که فکر می کردم به تمدن رسیده ام!
.
.
.
تقصیر خودمونه!
بعضی ها عددی نبودند و ما آنها را به توان رساندیم!
.
.
.
بگذار س ک و ت قانون زندگی من باشد
وقتی واژه ها درد را نمی فهمند.
.
.
.
آخرین ارسال های انجمن
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 383 | admin |
![]() |
0 | 421 | admin |
![]() |
0 | 460 | admin |